🌿🌋 Bloody Aura Wiki-

در دنیایی که شاخ ها شکسته می‌شوند و از هاله ها خون جاری است، چه می‌گذرد؟

🌿🌋 Bloody Aura Wiki-

در دنیایی که شاخ ها شکسته می‌شوند و از هاله ها خون جاری است، چه می‌گذرد؟

🌿🌋 Bloody Aura Wiki-

هزاران سال پیش در فراسوی بُعد ما، ستاره قطبی خاموش می‌شود و جای نابودی، لایه‌ای جامد سطح آن را می‌پوشاند. آنگاه که ستاره‌ی قطبی خاموش و سرد می‌شود، تنها منطقه‌ای کوچک باقی می‌ماند که در پستوی لایه های آن همچنان فعالیت همجوشی ضعیفی در حال رخ دادن است.
چه کسی می‌داند شاید سال ها بعد که حیات در آن شکل می‌گیرد، فرشته های نگهبان و اهریمنانی به تعلیم هم نوعان خود ادامه خواهند داد...

کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

توی جهان، ما هزاران هزار بُعد زمانی مختلف داریم. نمیدونم چقدر به این قضیه اعتقاد داری ولی اصلی ترین المنت داخل داستان اینه که ارواح قابلیت جابه جایی تو تمام بُعد ها رو دارن. درکل فرض کن تو نمیتونی دو تا بعد رو باهم بگذرونی مگه اینکه جسمت تو بعد ایکس باشه و خواب

و روحت وارد بعد ایگرگ بشه و هشیار.

پس یا باید کامل روح باشی تا بتونی برای ابدیت تو بعدی غیر مال خودت زندگی کنی یا اگه در حد جابه جایی چند ساعته‌ست پات نباید بین دو تا بعد گیر باشه، مطلقاً باید تو یه بعد روح از جسمت خارج بشه مثل کِی؟ وقتی خوابیم.

موضوع بعدی راجع به لوسیفر و فرشته های نگهبانه.

من دوباره میگم این داستان زاده‌ی ذهن منه و اصلاً منطقی نیست اگه بگی چرا با داستانای الهی بازی کردی و فلان جا اونو اینطوری کردی و ...

پس برای بار دوم، تو هاله‌ی خونین هزاران بُعد زمانی وجود داره که ممکنه شروع های یکسان ولی ادامه‌ی ناهمسان داشته باشن.

برای مثال؛ لوسیفر تو یه بُعد عاشق لیلیث میشه و از خدا میخواد اونا رو انسان کنه تا بتونن به زندگیشون ادامه بدن، همزمان تو یه پورتال دیگه از آدم متنفره و پلن میچینه تا بدبختش کنه. 

انسان نمیتونه از یه بعد به بعد دیگه سفر کنه مگه اینکه اون یکی موجودیتش تو بعد اول رو به فنا بده

ولی لوسیفر؟ فرشته های نگهبان؟ دیگه واقعاً اگه بگی چرا اینا تو خط داستانی قابلیت جابه جایی دارن شبیه اون مرده تو خندوانه با همون کله‌ی طاس وامیستم نگات میکنم

شیطان، فرشته، جن، روح و ... انسان نیستن و ماهیت جابه جایی دارن

یادآوری میکنم، این عقاید، زاده ها، المنتا یا هرچی که اسمشو میذاری فقط مختص هاله‌ی خونینه و من به هیچ عنوان ادعا نمیکنم تو دنیای خودمون این شکلیه یا اقتباسی از تمام واقعیت های موجود تو این سیاره‌ست.

خاموش کردن میکروفون، پایین اومدن از تریبون و خارج شدن از حالت تدافعی*

لیدیز اند جنتلمن، این شما و این هاله‌ی خونین!

  • Dark Butterfly